هنر محیطی که اغلب با نام های اکو-آرت، هنر بوم شناختی یا هنر زمین شناخته می شود، تأثیر قابل توجهی بر چشم انداز آموزشی و آموزشی دارد. این شکل از هنر نه تنها آگاهی در مورد مسائل زیست محیطی را افزایش می دهد، بلکه نقش مهمی در شکل دادن به دیدگاه ها و پرورش خلاقیت در بین فراگیران ایفا می کند.
تاریخچه هنر محیطی
قبل از پرداختن به مفاهیم آموزشی و آموزشی، درک تاریخچه هنر محیطی ضروری است. هنر محیطی در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 به عنوان پاسخی به رابطه مشکل ساز فزاینده بین انسان و محیط ظاهر شد. هنرمندان شروع به خلق آثاری کردند که مستقیماً با چشم انداز طبیعی ادغام می شدند و اغلب به نگرانی های اکولوژیکی و تأثیر انسان بر محیط زیست می پردازند.
تاثیر بر آموزش
هنر محیطی به عنوان یک ابزار آموزشی عمل می کند که فراتر از یادگیری سنتی کلاس درس است. از طریق تعامل و ایجاد هنر محیطی، دانش آموزان در معرض یک تجربه چند حسی و غوطه ور هستند که ارتباط عمیقی با طبیعت را تقویت می کند. این رویکرد یادگیری تجربی برای کمک به دانشآموزان برای ایجاد حس سرپرستی محیطی و همدلی نسبت به جهان طبیعی ضروری است.
یادگیری میان رشته ای
یکی از مفاهیم آموزشی کلیدی هنر محیطی، توانایی آن در تسهیل یادگیری بین رشته ای است. با درگیر شدن با هنر محیطی، دانش آموزان این فرصت را دارند که عناصر علمی، زیست محیطی، هنری و فرهنگی را به طور همزمان کشف کنند. این امر درک جامعی از مسائل زیست محیطی را تقویت می کند و تفکر انتقادی و خلاقیت را در رشته های مختلف تشویق می کند.
تشویق خلاقیت و نوآوری
هنر محیطی مفاهیم سنتی هنر را به چالش می کشد و دانش آموزان را تشویق می کند که خارج از مرزهای متعارف بیان هنری فکر کنند. از دانش آموزان خواسته می شود تا تأثیر زیست محیطی تلاش های هنری خود را در نظر بگیرند و رویکردهای پایدار خلاقیت را بررسی کنند. این تاکید بر نوآوری و شیوه های پایدار به توسعه شهروندان مسئول و آگاه از محیط زیست کمک می کند.
همکاری و مشارکت جامعه
هنر محیطی اغلب شامل تلاش های مشترک و مشارکت جامعه است. این شکل از هنر این پتانسیل را دارد که گروههای متنوعی از مردم را گرد هم بیاورد تا در جهت یک هدف مشترک کار کنند و حس مسئولیت اجتماعی و فعالیتهای زیستمحیطی را تقویت کنند. از طریق مشارکت در پروژه های هنری محیطی، دانش آموزان مهارت های کار گروهی و ارتباطی و همچنین درک عمیق تر از ارتباط بین هنر، جامعه و محیط را توسعه می دهند.
تأمل و ملاحظات اخلاقی
درگیر شدن با هنر محیطی، افراد را تشویق می کند تا در مورد رابطه خود با جهان طبیعی فکر کنند و پیامدهای اخلاقی اعمال انسان بر محیط را در نظر بگیرند. این رویکرد دروننگر، احساس اخلاق و مسئولیت زیستمحیطی را پرورش میدهد و نسلی از شهروندان آگاه به محیطزیست را پرورش میدهد که به تأثیر اعمال خود بر روی کره زمین توجه دارند.
نتیجه
هنر محیطی دارای اهمیت آموزشی و آموزشی بسیار زیادی است و بستری منحصر به فرد برای یادگیری تجربی، کاوش میان رشته ای و پرورش آگاهی محیطی ارائه می دهد. با ادغام هنر محیطی در شیوههای آموزشی، مربیان میتوانند نسلی از یادگیرندگان را الهام بخشند که مجهز به پیچیدگیهای چالشهای محیطی هستند و به راهحلهای پایدار کمک میکنند.